گمشده

ساخت وبلاگ
بی تردید واقعه آخر همان است که دیگر نیستی و شاید حیف باشدکه نگفتی ،نخواندی ،و بودنت را که ممکن بود به وسعت جان از باشد نا ممکن ساختیاین روزها بیش تر از قبل به تو خواهم پرداخت یک سفره به پهنای جهان و خوراکی برای هر نگاهی که بخواهد معنای دیگر را بفهمدشاید از قرمز لاکی شروع کنم این رنگ وحشتناک پر کننده است و شاید مانوسی باشد برای آبی های کم رنگو هر موقع دلتنگ شدم به جای دیوار های کاه گلی به سرعتی می اندیشم که در یک لحظه اتفاق افتاد و برای ساعتها همنشین شدهمان و بس + نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۷/۰۱ ساعت 23 توسط م.م  |  گمشده ...
ما را در سایت گمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rozhayeabio بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 19:01

سعی میکنم این بار کاملا آزاد و بالا باشم دیگر از در فقط چهارچوبی میماند که نه قفل معنا دارد و نه کلید داخل میشوم قرمز و سبز و حتی گاه زرد کنار هم ،مثل همنشینی بلبل و گل قرمز جای را برای دفن پیدا میکنم خاک اترا میشکافم و سپس ...بالای سر آن نشستم شبیه غارتگری خموش که حتی بهانه هم نمیخواهد صف مورچه ها و برگهای که فرو میریزند با این همه پوشش و پوشانندگی باز چیزی کم است تشنگی ...! + نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۷/۰۳ ساعت 16 توسط م.م  |  گمشده ...
ما را در سایت گمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rozhayeabio بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 19:01

شعر خوب آمدن آغاز توستشبیه بارانینسیمی از بلندای کوهسار عطری از شوق بهارتو شعر خوب آمدنی و من چشم به راه، این آمدنم ******دعایت میکنم دعایم کن تا در فراسوی زمان برای یکدیگر نشانه های روشن باشیم صدایت میکنم صدایم کن تا زمزمه ای ما اواز حیات را تقدس دهد ترا یاد میکنم پس مرا یاد کن ای نور لطیف و روشن ++++++++++++++++++++یاریم کن تا از وقایع زودگذر زندگی اهدافی رابرگزینم که در مسیر روشنایی قرار دارند ودر تکاپوی روزانه مرا در آن مسیری ثابت قدم نگه دار که از عشق و نوع دوستی سرچشمه میگیرند براستی که در این چرخ هستی هیچ نقطه ای بر صفحه ی روزگار ماندگار نشد مگر آنجا که نگاه از نقطه ی عشق آغاز شد گمشده ...
ما را در سایت گمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rozhayeabio بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 19:01